البته گردشگری همچنین در رشد اقتصادی این مناطق تاثیرگذار است، ولی جاهل صنف ای وجود داشتن گردشگری و سنتی بودن اشکال ارائه خدمات گردشگری باعث شده اقتصاد گردشگری داخل شقه صد گذشته، همواره از حجم متجاوز ناچیزی برای شغل زایی و ایجاد درآمد مناسب برخوردار باشد و این پدیده دردو دهه گذشته، حتی ضعیف تر همچنین شده است. رونق سفر با چادرهای گردشگری و برپایی این چادرها تو پارک ها و حاشیه شهرها، بسیار از پیش برکاهش تنخواه های این بخش از اقتصاد گیلان، مازندران و گلستان تاثیرگذاشته است.
از سوی دیگر تداوم نمو ناچیز اقتصادی در این مناطق از کشور تو شرایطی اتفاق افتاده که دو عامل اصلی رونق کشاورزی، یعنی آب و زمین در نیم قرن گذشته، همواره با چالش های بسیاری روبه رو بوده است. کاهش بارندگی ها درکنار ولخرجی وسیع منابع آبی و حمله برخی آفات به مزارع و باغ ها، باعث کاهش چشمگیر یکروز وری درحوزه تولیدات کشت شده است و پیامد این رویداد برای کشاورزان مناطق شمالی کشور، کاهش سالیانه منابع درآمدی بوده است.
از سوی دیگر سقوط مستمر منابع درآمدی درشرایطی رخ داده که انباشتگی این مقدر شدن از کشور در نیمه قرن گذشته به صورت جهشی افزایش یافته است. به عبارت دیگر قطعه زمین کشت که در نیم قرن پیش مخارج یک خانوارکوچک روستایی را تامین می کرد درون دو دهه گذشته، ناگزیر از تامین اعاشه نفرات بیشتری شده است. این موضوع باعث شده که اغلب کشاورزان این مناطق، هم اکنون کارفرما سماوی به وسعت حداکثر یک یا دو هکتار باشند. کوچکی زمین کشاورزی در کنار کاهش روزی وری زمین و نیز اختلال مداوم داخل آب دهی باغ ها و زمین های زیرکشت در سال های گذشته نیز پیوسته از مدل درآمد روستاییان کاسته است.
درون واقع، اقتصاد روستاهای مناطق شمالی قلمرو درحالی که تو پنجاه سال گذشته، پیوسته با افزایش جمعیت روبه رو بوده اند، با دو چالش محدودکننده درآمد، یعنی زمین و آب نیز دست و پنجه نرم کرده است. معنای میسر این رخداد این است که جمعیت خوش نشین این مناطق، درشرایطی افزایش یافته که اقتصاد و منابع درآمدی آنان، با شیبی منظم رو بوسیله کاهش نهاده است، زیرا پاره کشاورزی، به دلیل فقدان سرمایه گذاری و نصیب نبردن از فناوری های نووریا، تاکنون نتوانسته همپای رشد سالیانه جمعیت، توسعه یابد؛ به راه ای که اقتصاد یک قریه بتواند برای همه انباشتگی آن، شغل مناسب با درآمد کافی پدید آورد.
افزون پهلو این، بی توجهی دست اندرکاران به لزوم سرمایه گذاری بخاطر صنعتی شدن فرایندهای تولید درحوزه کشاورزی، باعث شده تولید ثروت و درآمد در روستاها دستخوش انجماد و گیر شود. بروز این پدیده درون سال های طولانی باعث بوسیله حیات آمدن معضل بیکاری و نیز کاهش مستمر درآمد خانوارها شده است. هم حالا در اغلب شهرها و روستاهای مناطق شمالی کشور، موجی پنهان از بیکاری تحصل کردگان دانشگاهی شکل گرفته است. کاهش مستمر ظرفیت قناعت روستایی داخل کنار ترقی نیافتن صنایعی که درنیم قرن گذشته درون برخی از شهرهای شمالی پا گرفته اند، نتایج وسیعی در حوزه اشتغال به پشت داشته است.
بوسیله طوری که بیشتر روستاها و شهرهای کوچک و مبصر این مناطق، با افزایش چشم انسداد بیکاران روبه رو شده اند. این رویداد اساس گرایش به مشاغل کاذب را تو این مناطق بوسیله وجود آورده است، درحالی که اشتغال تو مشاغل کاذب هیچگاه نتوانسته به رشد درآمدی و اقتصادی منطقه کمک نرم. نکته قابل توجه آن که اقتصاد روستاها و شهرهای کوچک شمالی، چنان از حجم اندکی برخوردار است که اهالی این مناطق برای ایفا کارهای کاذب نیز ناگزیر از مهاجرت بوسیله شهرهای دیگر هستند. درحالی که سکونت تو حواشی شهرها به معنی صبر گرفتن در معرض آسیب های اجتماعی همانند تشدید فقر، اعتیاد و... نیز هست؛ رویدادی که تباره آن، سال های سال، بر چهره شهرها برجای می ماند.
از سوی دیگر تداوم نمو ناچیز اقتصادی در این مناطق از کشور تو شرایطی اتفاق افتاده که دو عامل اصلی رونق کشاورزی، یعنی آب و زمین در نیم قرن گذشته، همواره با چالش های بسیاری روبه رو بوده است. کاهش بارندگی ها درکنار ولخرجی وسیع منابع آبی و حمله برخی آفات به مزارع و باغ ها، باعث کاهش چشمگیر یکروز وری درحوزه تولیدات کشت شده است و پیامد این رویداد برای کشاورزان مناطق شمالی کشور، کاهش سالیانه منابع درآمدی بوده است.
از سوی دیگر سقوط مستمر منابع درآمدی درشرایطی رخ داده که انباشتگی این مقدر شدن از کشور در نیمه قرن گذشته به صورت جهشی افزایش یافته است. به عبارت دیگر قطعه زمین کشت که در نیم قرن پیش مخارج یک خانوارکوچک روستایی را تامین می کرد درون دو دهه گذشته، ناگزیر از تامین اعاشه نفرات بیشتری شده است. این موضوع باعث شده که اغلب کشاورزان این مناطق، هم اکنون کارفرما سماوی به وسعت حداکثر یک یا دو هکتار باشند. کوچکی زمین کشاورزی در کنار کاهش روزی وری زمین و نیز اختلال مداوم داخل آب دهی باغ ها و زمین های زیرکشت در سال های گذشته نیز پیوسته از مدل درآمد روستاییان کاسته است.
درون واقع، اقتصاد روستاهای مناطق شمالی قلمرو درحالی که تو پنجاه سال گذشته، پیوسته با افزایش جمعیت روبه رو بوده اند، با دو چالش محدودکننده درآمد، یعنی زمین و آب نیز دست و پنجه نرم کرده است. معنای میسر این رخداد این است که جمعیت خوش نشین این مناطق، درشرایطی افزایش یافته که اقتصاد و منابع درآمدی آنان، با شیبی منظم رو بوسیله کاهش نهاده است، زیرا پاره کشاورزی، به دلیل فقدان سرمایه گذاری و نصیب نبردن از فناوری های نووریا، تاکنون نتوانسته همپای رشد سالیانه جمعیت، توسعه یابد؛ به راه ای که اقتصاد یک قریه بتواند برای همه انباشتگی آن، شغل مناسب با درآمد کافی پدید آورد.
افزون پهلو این، بی توجهی دست اندرکاران به لزوم سرمایه گذاری بخاطر صنعتی شدن فرایندهای تولید درحوزه کشاورزی، باعث شده تولید ثروت و درآمد در روستاها دستخوش انجماد و گیر شود. بروز این پدیده درون سال های طولانی باعث بوسیله حیات آمدن معضل بیکاری و نیز کاهش مستمر درآمد خانوارها شده است. هم حالا در اغلب شهرها و روستاهای مناطق شمالی کشور، موجی پنهان از بیکاری تحصل کردگان دانشگاهی شکل گرفته است. کاهش مستمر ظرفیت قناعت روستایی داخل کنار ترقی نیافتن صنایعی که درنیم قرن گذشته درون برخی از شهرهای شمالی پا گرفته اند، نتایج وسیعی در حوزه اشتغال به پشت داشته است.
بوسیله طوری که بیشتر روستاها و شهرهای کوچک و مبصر این مناطق، با افزایش چشم انسداد بیکاران روبه رو شده اند. این رویداد اساس گرایش به مشاغل کاذب را تو این مناطق بوسیله وجود آورده است، درحالی که اشتغال تو مشاغل کاذب هیچگاه نتوانسته به رشد درآمدی و اقتصادی منطقه کمک نرم. نکته قابل توجه آن که اقتصاد روستاها و شهرهای کوچک شمالی، چنان از حجم اندکی برخوردار است که اهالی این مناطق برای ایفا کارهای کاذب نیز ناگزیر از مهاجرت بوسیله شهرهای دیگر هستند. درحالی که سکونت تو حواشی شهرها به معنی صبر گرفتن در معرض آسیب های اجتماعی همانند تشدید فقر، اعتیاد و... نیز هست؛ رویدادی که تباره آن، سال های سال، بر چهره شهرها برجای می ماند.
- ۹۸/۰۴/۰۸